۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

گزارش تظاهرات ضد زندان مقابل زندان بزرگ و معروف کلن


روز شنبه تظاهرات ضد زندان مانند هر سال با  خواست "جامعه ای بدون زندان" مقابل زندان بزرگ و معروف کلن برگزار شد.

 این تظاهرات با حضور بیش از 100 آنارشیست از ساعت 18.00 تا 19.30 روز شنبه برگزار شد.مسیر تظاهرات خیابان اطراف زندان بود که پلیس تنها اجازه تظاهرات در قسمتی از خیابان اطراف زندان را داد که تظاهر کنندگان در مسیر حرکت خود از ترقه نیز استفاده می کردند و عمدتا به سمت زندان پرت می کردند تا صدای ترقه ها به زندانیان برسد و بدانند که ما در آنور زندان هستیم و از حق آزاد بودن هر انسان و هر حیوانی دفاع می کنیم . 
مقابل در اصلی زندان آنارشیستها به زبان آلمانی, فارسی, فرانسوی, اسپانیایی ,انگلیسی با بلندگو خطاب به زندانیان مطالبی را با خواست آزادی زندانیان و جامعه ای بدون زندان بیان کردند.

در این روز یکی از رفقای آنارشیست به زبان فارسی و خطاب به کسانی که فارسی می دانند و در زندان هستند در سخنان کوتاهی از جمله بیان داشت :ما آنارشیستها خواهان جامعه ای بدون زندان هستیم ما مخالف سرمایه داری ,ارگانهای سرکوب, دولت, زندان هستیم . ما آزادی را و آزاد زندگی کردن را حق هر انسان و حیوانی می دانیم که در این هنگام صدای سخنران لرزان شد و بغض گلویش را فرا گرفت که نتوانست به صحبت ادامه دهد که در این هنگام دو نفر از رفقای دانشجوی آنارشیست آلمانی که چند زبان می دانند از جمله فارسی و متوجه صحبتها و احساسات انسانی او شدند و چند دختر جوان آنارشیست ایرانی به سوی او آمدند و با او ابراز محبت ,همدردی و او را تشویق کردند که در این لحظه تازه متوجه شدیم که رفقای دختر جوان آنارشیستی حضور دارند وفعال هستند و بدون هیچ سرو صدائی (بر عکس کسانی که مثل همیشه خبر تظاهراتها را می دهند ولی خودشان نمی آیند) صادقانه برای آرمانهای انسانی آنارشیستی خود کاملا بی نام ونشان و گمنام مبارزه می کنند.


 عکسی از اولریکه ماری ماینهوف


در زندان کلن افراد با جرائم مختلفی نگهداری می شوند از جمله افرادی که از نظر دستگاه قضایی خطرناک محسوب می شوند مانند کسانی که جرمشان ترور و یا قتل کودکان است در این زندان دوران حبس خود را می گذرانند. به عنوان مثال

اولریکه ماری ماینهوف
(۱۹۳۴ - ۱۹۷۶)  از کمونیستهای بنیانگذار سازمان چریکی  فراکسیون ارتش سرخ  بود که در سال ۱۹۷۲ دستگیر و در این زندان محبوس شد. خانم ماینهوف، پیش از پایان محاکمه، در سلول‌اش در سال ۱۹۷۶به طرز مشکوکی مرد. 
یکی از اعضای زن گروه فاشیستی “ناسیونال سوسیالیست‌های زیرزمینی”

در همین زندان کلن بسر می برد که این مورد باعث نظرات گوناگونی گشت که آیا ما که مخالف زندان هستیم و خواهان آزادی زندانیان هستیم و کسی که یک فاشیست قاتل است  پس باید برای آزادی اون هم تلاش کرد یا نه و بنابراین چه موضعی باید اتخاذ کرد?


۱۳۹۰ دی ۹, جمعه

گفتگو : سئوالاتی پیرامون آنارشیسم , چگونه ساختن جامعه آنارشیستی از همین امروز ممکن است?





آیا آنارشیست ها با نهاد قانون منظورم قوه قضائیه هست مشکلی دارند و به طور کل چه دیدی دارند به این قضیه ؟!


قانون, توسط دولتها و احزاب آن نوشته و تدوین می شود و در درجه اول در خدمت دولتها است. در جوامع سرمایه داری قانون در خدمت دولت و منافع سرمایه داری است. قانونی که توسط مردم تدوین شود و در جهت راحتر و بهتر زندگی کردن اون ها باشد طبیعتا از اون حمایت می کنیم.در واقع از توافقات و قرارداد های اجتماعی که مردم تدوین کنند دفاع می کنیم. اما در رابطه با صلاحیت قوه قضائیه ابهامات و سئوالاتی وجود دارد چراکه واقعا چه کسی از بین انسانها صلاحیت دارد که در مورد دیگری قضاوت کند و تازه حکمی هم صادر کند که حتی به قیمت جان و زندگی فرد منتهی شود که تازه بسیاری از مجازات ها غیر قابل برگشت هست و مجازاتها باید به گونه ای باشد که در صورت اشتباه قابل جبران باشد و بتوان آن را برگرداند.در مورد اعدام و زندان که جان و عمر انسان تلف می شود وغیر قابل برگشت هست باید تجدید نظر کرد. ما نیاز به قوه قضائیه ای داریم که مبنای کارش نه انتقام و خدمت به دولت یا سرمایه داران بلکه هدفش باید کاملا مشخصات وخصوصیات انسانی داشته باشد .قوه قضائیه جامعه آنارشیستی نباید حکم غیر انسانی صادر کند و باید از حقوق انسانها و حیوانات و محیط زیست دفاع و حمایت کند.قوه قضائیه نیز باید مستقل باشد و کسانی که در این رشته درس می خوانند شورای قضات را تشکیل می دهند و به شکل خود مختار به اداره قوه قضائیه خواهند پرداخت اما اجازه دادن احکام غیر انسانی نخواهند داشت و قوه قضائیه نیز مانند هر نهاد دیگری توسط خبرنگاران و انجمن های دفاع از حقوق بشر و حقوق حیوانات و محیط زیست و شوراهای شهر یا روستا محل ,تحت نظارت قرار خواهند گرفت چراکه هیچ نهادی بدون نظارت جمعی و همگانی وجود نخواهد داشت و حتی اگر فردی یا افرادی مایل بودند که به هر نهاد یا ارگانی نظارت داشته باشند باید این امکان برای همه فراهم باشد چراکه هیچ فردی نسبت به فرد دیگری برتری ندارد و همه حقوق برابر خواهند داشت و هیچ چیزی نباید از دید مردم و شهروندان پنهان بماند.

پس یک نهادی باید باشه ؟ و همچنین برای مالیاتها و جاهایی مثل شهرداری... وجود نهاد ها سئوالم هست که عموما زیر نظر دولتها هستند و مجلس ,این نهاد ها باشند یا نباشند به چه شکل؟


در بین آنارشیستها در مورد چگونگی جامعه آنارشیستی 2 نظر وجود دارد . یک نظر به هیچ عنوان نه به چنین سئوالاتی پاسخ می دهد و نه به آن فکر می کند و هر گونه پاسخی را به آینده موکول می کند و می گوید که زمانی که بخواهد جامعه آنارشیستی شکل بگیرد مردم آن جامعه, راه ها و روش ها را خودشان پیدا خواهند کرد که به نظر من با طفره رفتن از دادن پاسخ نمی توان دیگران را به شکل نوینی از روابط اجتماعی و سیاسی با ساختاری جدید و انسانی دعوت کنیم که خودمان از آن چیزی نمی دانیم و نمی توانیم زوایای چنین جامعه ای را ترسیم کنیم.سئوالاتی که آگاهانه شما دوست عزیز طرح کردید هدفتان این است که می خواهید بتوانیم زوایای چنین جامعه ای را روشن کرده و آن را تبدیل به یک آلترناتیو واقعی و جدی به جای دولتها کنیم آنهم از همین امروز که در واقع من هم چنین نظری را دارم که چنین نظری همان نظر دوم است.
هنگامی که هنوز دولت وجود دارد نمی توان جامعه را آنارشیستی کرد اما به محض آنکه دولت قدیم سرنگون شد باید از تشکیل دولت جدید جلوگیری کرد و سریعا با مشارکت مردم شروع به ایجاد کمون‌ها , تعاونیها و انجمنهای آزاد (آنارشیستی) کرد. اگر فردا به عنوان مثال در ایران قیام رادیکال رخ دهد، کە زمینە برای طرح‌های آنارشیستی در ادارە جامعە لازم باشد در اولین قدم لازم نیست که ادارات یا کارخانه جات تعطیل شوند.هر کارخانه یا اداره ای به وظایف و کار خود ادمه می دهند . کارگران و کارکنان اداره جات با تشکیل شورا به امور جاری رسیدگی می کنند و خود تصمیم گیری می کنند و روال کار خود را مثل گذشته به پیش می برند و فقط ارگانهای سرکوب منحل می شوند و هر محلی خود تامین امنیت می کند.ارگانهای سرکوب از بین می رود و وظایف و آزادی عمل نیروی پلیس محدود می شود و تحت نظارت, روزنامه نگاران ,شوراهای شهر و روستا و تشکلات داوطلبانه اجتماعی و حقوق بشری مردمی قرار می گیرد و علاوه بر آن هر انسانی خود ناظر عملکرد پلیس خواهد بود و قاعدتا در یکی از ارگانهای مردمی عضو است و به حقوق خود و وظایف پلیس آشنا هستند و پلیس نیز اجازه ندارد که خود سلب امنیت کند و یا به خشونت غیر انسانی متوسل شود و یا بی جهت مختل آزادی و امنین افراد جامعه گردد و بی جهت دست به کنترل و تفتیش افراد یا خانه ها بزند.افراد پلیس که در گذشته برخوردهای غیر انسانی و خشونت آمیز با مردم داشته اند در این اداره کار نخواهند کرد و بایستی تغییر شغل دهند.

به عنوان مثال وزارت امور خارجه می تواند بعد از سقوط رژیم توسط دانشجویان علوم سیاسی و روابط سیاسی بین الملل دانشگاه ها به طور موقت اداره شود و شورای دانشجویان علوم سیاسی به طور موقت در یک دوره مثلا 3 ماهه مسئولیت ارتباط با خارج را به عهده بگیرد و به جای دولت موقت باشد. در واقع این شورا به جای مردم تصمیم نمی گیرد بلکه نقش هماهنگ کننده را پیدا می کند تا شوراهای خود گردان و مستقل مردمی در همه نهاد ها , شهرها ,روستاها , ادارات و کارخانجات شکل بگیرد.


در جامعه آنارشیستی , انسان و رعایت حقوق انسانی او و برخورد انسانی با حیوانات و آسیب نزدن به محیط زیست در راس امور قرار خواهد داشت و هر قانون یا قرداد اجتماعی بر اساس رعایت این 3 اصل باید باشد

امیدوارم دیگر رفقای آنارشیست طرح ,نظر و پیشنهاد خود را در مورد این سئوالات و پاسخ های داده شده را بنویسند تا بتوانیم زوایای ناروشن چگونگی تغییر از یک ساختاری که در آن دولت وجود دارد و تغییر آن به یک جامعه آنارشیستی و اینکه چگونه قابل اجرا است بحث و گفتگو کنیم

نظام جلالی
31.12.2011

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

چرا بخشی از فمینیستها حق انتخاب زنان را به رسمیت نمی شناسند ?پیرامون اعتراض عالیا ماجده المهدی





از آنجائی که خود من یک فمینیست هستم و می دانم فمینیستها هم در باره حرکت عالیا نظرات متفاوتی دارند اما می خواهم به نقد آن تفکری بنشینم که خود را فمینیست می نامند ولی مانند مردان متعصب و اسلام گرایان افراطی,  آزادی فردی و حق انتخاب یک زن را به رسمیت نمی شناسند. 
براستی چرا بخشی از فمینیستها حق انتخاب زنان را به رسمیت نمی شناسند و عملا در کنار تفکر مردسالارانه مردان متعصب و مذهبیون افراطی قرار می گیرند ? 
حرکت اعتراضی عالیا ماجده المهدی مباحث زیادی را در بین تفکرات مختلف ایجاد کرد و نشان داد که چگونه حتی تفکراتی متضاد می توانند عملا در کنار هم قرار بگیرند و حتی ادبیات و استدلال های مشابهی داشته باشند و به نتیجه مشترکی در موضع گیری و عمل اجتماعی برسند که برای نمونه می توان به مصاحبه بی بی سی در مورد عالیا ماجده المهدی اشاره کرد. نرگس توسلیان دانشجوی حقوق، مرجان دارابی کارمند، تارا اینانلو عکاس هنری و پدیده ثابتی فعال حقوق زنان، شرکت کنندگان در این برنامهٔ هستند و هر یک نگاهی متفاوت به این حرکت عالیا دارند.پدیده ثابتی فعال حقوق زنان و مخالف حرکت اعتراضی عالیا در قسمتی از مصاحبه خود مانند اسلام گرایان افراطی و مردان متعصب استدلال می کند و دردقیقه 21:42 ویدئو می گوید :
"برای اینکه بین این 2 رفتار فرق بسیاری هست.شما اینکه زن بخواهد به حالت عریان در جامعه پا بگذارد و یا نمایش بدهد خودش را بر روی اینترنت, این در جامعه شرق هم قابل قبول نیست .یعنی شما به این رفتار باید نگاه بکنید که ببینید شان زن در چی هست. من این را جسارت نمی دونم ببخشید می خواهم یک مقدار تند روی بکنم اینکه آدم عریان باشد جسارت نیستش بلکه هر حیوانی را که شما نگاه بکنید به حالت عریان می گرده بدون آنکه در مورد این مسئله فکری بکنه ...."


جالب اینجاست که سه نفر در زیر یکی از مطالب من(در وبلاگ علیا ماجده المهدی اعتراضش را ببینید نه بدنش را 
)در مورد عالیا کامنت گذاشتن و نوشته اند:
skami می‌گوید" سلام
میخواستم به عنوان یه آدم بی طرف ازتون بخوام که فکر کنید دارید چیکار میکنید ؟
شما با اینکارتون تیشه گرفتید دارید به ریشه ی اسلام میزند
به پیامبر خدا و احکام خدا تعرض میکنید
فکر کنید چند سال دیگه زنده هستید ؟
به خداودی خدا باید جواب تمام کارهاتون رو بدهید
بیست سال خوشگذرونی و دشمنی با خدا و رسول میکنید آیا میتونید تا ابد تو آتش بسوزید
شما که اینجوری جلوی قرآن (و احکامش) قد علم کردید میتونید ادعا کنی که هیچوقت نخواهید مرد ؟
همین که تا الآن خدا فرصت داده غنیمت بشمارید و توبه کنید
اینقدر جوانهای مردم رو به هرزگی دعوت نکنید وگرنه تا ابد مشمول لعنت خدا میشید"


 محمد می‌گوید"اگه عمل این خانم اسمش آزادی است پس بعضی حیوانات خیلی از امثال این خانم آزادی را زودتر درک کرده اند کما اینکه حتی بسیاری از حیوانات هم کار این خانم را نمیکنند و اینگونه اعمال را در خفا انجام میدهند"


 عدالت می‌گوید:
"سلام بچه ها
نظر هر دو طرف رو شنیدم . من نه این طرفیم و نه اون طرفی .
لازم میدونم بگم که این دختر مصری اگه خیلی آزادی رو با این کار می خواست بدست بیاره میرفت میداد و فیلمشو میزاشت تو وبلاگش .فکر کنم این بهتر بود مراجعه کننده بیشتری میومدن تو وبلاگش و زودتر مشهور میشد . من نه خر مذهبم نه …. اما آدم مگه برای ازادی باید هر چیزی رو زیر پاش له کنه ؟ نباید برای بدست آوردن آزادی انسانیت رو قربانی کرد. همون طور که دوستمون گفت حیوان ها همیشه لختند . چون آزادی می خوای باید حیوون شی؟ و در آخر می خوام بگم که این دختر روسپی بیش نیست و فقط این کار را برای این کرد که به تعداد مشتری هایش بیفزاید . وسلام"
براستی چرا بعضی از فمینیست ها نیز مانند مذهبیون افراطی و مردان متعصب خود را وکیل و وصی جسم زنان می دانند?
چرا بعضی ازفمینیستها مانند اسلام گرایان متحجر به حوزه آزادی فردی و حق انتخاب فردی زنان وارد می شوند و دخالت می کنند ?
چرا اگر عکس زنی را با چادردر وبلاگی بگذارند و تازه تبلیغ آن را هم بکنند صدای وا اسلامای کسی بلند نمی شود ولی اگرزنی عکس لخت اعتراضی خود را در وبلاگش بگذارد این همه جنجال به پا می کنند?
جرا زنها نیز مانند مردها نباید بتوانند خودشان در مورد بدن خودشان تصمیم بگیرند ?
چرا حق آزاد انتخاب فرد را (که می تواند یک زن باشد) به رسمیت نمی شناسند ?
چرا بعضی ازفمینیستها انقدر به "زیبائی" بدن عالیا اشاره می کنند و آن را دلیل مراجعه به وبلاگ عالیا می دانند و همانند افراطیون مذهبی و مردان متعصب قادر به دیدن اعتراض او نیستند ?
نرگس توسلیان دانشجوی حقوق و فمینیست نیز مخالف اینگونه حرکت اعتراضی علیا هست ودر ویدئو در دقیقه 25:48 می گوید :
"والا من تو فضای مجازی فیس بوک کامنت ها را می خواندم یک عده اینطوری فکر می کردند می گفتند دختر بیست ساله ای که بسیار زیبا است به هر حال بدن قشنگی داره و خیلی از مردها حمایتش کردند و بعد از این عمل بسیاری از مردها و چند تا خانم  دیگه همین کار را کردند...."

آیا اگر همین عکس را عالیا در وبلاگش می گذاشت ولی عملی اعتراضی نبود باز مورد توجه میلیونی قرار می گرفت ?
امیدوارم روزی تمام فمینیستها از آزادی فردی زنان نیز حمایت کنند و حق انتخاب فرد را به رسمیت بشناسند.
امیدوارم روزی برسد که در کارهای یکدیگر دخالت نکنیم و خود را مالک بدن دیگران و مالک چگونه زندگی کردن آنها ندانیم.


پس نویس : 1- به نظر من بحث نظری با اینگونه چالشگران سیاسی , اجتماعی ,جنسیتی که در سنین کودکی آلوده به تفکرات مذهبی و زن ستیز گشته اند نمی تواند کمک کند بلکه بیشتر مورد های عملی و واقعا موجود می تواند برای این چالشگران مفید واقع شود.مثال مشخص , جوامع باستانی درآمریکای لاتین , استرالیا و آفریقا می باشند که از کودکی انسانها از بدو تولد بدون پوشش, حجاب, لباس و بدور از هر گونه دید سکسیستی و تنزل یکدیگر به آلت تناسلی با هم در صلح و آرامش زندگی می کنند . در این جوامع چیزی که شما فمنیستهای اسلامی آن را به نام فحشا می شناسیدو  قتل های ناموسی و تجاوز وجود ندارد.
2-  ارتباط دادن نوع اعتراض عالیا ماجده المهدی به حیوانات !
نقدی که اسلام زده گان چه مرد و چه زن به او دارند که او لخت شده است و حیوان هم لخت هست پس حیوانی است همانطور که ملاحظه می کنید یکی از محورهای اصلی ناقدین خانم عالیا تشابه بدن بدون پوشش انسان با حیوان است و این نوع ارزش گذاری نشات از دید مذهبی آنان می گیرد زیرا که ارزش یک انسان در دین به پائین تنه اون هست چراکه در نزد مذهب ارزش انسان فقط به آلت تناسلی انسان می باشد.به نظر من حیوان عریان نیست بلکه طبیعت اش آن است.
نه عریان است و نه محجبه و همان است که می بینید. این چشمان ناظر است که یک پدیده را زشت, زیبا, لخت, عریان,جذاب ,سکسی می بیند. ناظری که در سنین کودکی به بیماری مذهبی دچار شده باشد پر واضح است که پدیده را با ارزش های مذهبی بنگرد.از حیوان به طور مثال  سگ یا اسب را عریان ببیند و نه به عنوان یک موجود زنده که انسان از کودکی با آن بزرگ شده است و آن را به عنوان دوست خود می داند ( برای اطلاع بیشتر از عریان بودن حیوان از دید مذهبیون به رساله مراجع تقلید شیعیان و یا احادیث رجوع کنید) تنها یک ناظرسنتی و زن ستیزارزش انسانی یک زن را به رحم و باردارشدن او وابسته می کند و از اینگونه است واژه یائسه  و یا ارزش انسانی  مرد را به تولید مثل او, و از این گونه است واژه اخته 
  زنان و مردانی  که در دوران کودکی تحت تاثیرتبلیغات مسموم سکسی ی مذهب و مرد سالاری شست و شوی مغزی یافته اند مسلما در سنین بالا گسست از این تفکرات سکسی اگر نگویم که غیر ممکن است حتما مشکل خواهد بود و نمود آن را در هنگام دست دادن , روبوسی و هر گونه آدب و معاشرت اجتماعی می توان دید.  اکثرا با خجالت, سرخ شدن صورت ,سرخ شدن گونه و گوش , بد بینی , احساس تجاوز,  گوشه گیری ,احساس گناه کردن سکسی و....به آنها دست می دهد.


 همانطوری که من در پس نویس 2 اشاره کردم بستگی به آن دارد که یک ناظر با چه اندیشه ای که در دوران کودکی در مغز او انباشته گشته است به یک پدیده بنگرد . آن اندیشه تعیین کننده یا ارزشگذارنده بر آن شی یا پدیده می باشد. برای مثال نشانه انگشت شصت می باشد که در آلمان و دیگر کشورهای اروپائی به معنی موفقیت و آری است اما در کشورهایی نظیر ایران و ترکیه به معنای بیلاخ است.تفاوت در اینجا بین ناظر آلمانی و ناظر ایرانی مشخص می شود و در این بین انگشت و یا بدن بی گناه است

3-  انسان‌هاي اوليه بدن‌هاي پر مويي داشته‌اند اما همانطور كه نسل انسان تكامل يافت و موي بدن آنها كمتر شد به فكر پوشاندن خود در برابر سرما افتادند و نخستين وسيله‌يي كه براي اين كار استفاده كردند پوست حيواناتي بود كه شكار مي‌كردند. اين پوست در ابتدا چندان قابل استفاده نبود چون بعد از مدتي خشك مي‌شد و بشر توانست براي استفاده بهتر از آن راه‌هايي را كشف كند. آنها پوست حيوانات را در آب مي‌گذاشتند و از چربي بدن حيوانات شكار شده براي نرم كردن آن استفاده مي‌كردند. انگيزه اصلي از توليد پوشاك پوشاندن بدن نبوده بلكه اين پوشاك بيشتر جنبه تزييني داشته است. انسان‌هاي اوليه قبل از اينكه از برگ درختان براي پوشاندن بدن خود استفاده كنند به وسيله رنگ‌هاي طبيعي كه از گياهان به دست مي‌آوردند بدنشان را نقاشي مي‌كردند و اين كار براي آنها بيشتر جنبه تزييني داشت. استفاده از برگ‌ها هم در درجه اول به همين منظور اتفاق افتاد و حتي توليد پارچه نيز با توليد پوشاك براي تزيين بدن رخ داد.یكي از دلايل ديگر استفاده انسان‌ها از لباس محافظت خود در برابر سرما بوده است.
نظام جلالی 28.12.2011

۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

جمهوری اسلامی علت آلودگی آب و هوای اصفهان را از مردم پنهان می دارد


 آلودگی هوا به علت ناتوانی و عقب ماندگی تکنولوژی پالایش در تصفیه بنزین و دیگر مواد شیمیایی باعث تعطیلی مدارس اصفهان گردید. این آلودگی هوا باعث آلوده شدن محیط زیست و فراوارده های کشاورزی اصفهان و حومه برای مدت طولانی خواهد شد و عوارضی مانند سرطان را به همراه خواهد داشت و سرب به علت سنگینی بر روی مزارع و زمین های کشت خواهد نشست و برای مدتهای طولانی زمینها آلوده خواهند ماند .
مدارس، مهدهای كودك، مراكز آموزش عالی و‌ آموزشگاه های خصوصی، دولتی و غیرانتفاعی شهر اصفهان به دلیل شدت و غلظت آلاینده های هوا( که بالا بودن میزان سرب و...درهوا  منجمله به خاطر تولید بنزین غیر استاندارد و...است) در روزهای سه شنبه , چهارشنبه و پنجشنبه  تعطیل است.

 نشانه های کسانی که در اثر بالابودن سرب در هوا بیمار شدند تب و سینه درد و... است و بسیار شبیه به سرما خوردگی است و کودکان و افراد مسن بیشتر از همه آسیب می بینند
کسانی که آسم دارند شدیدا در تنفس مشکل پیدا کرده اند


نظام جلالی 21.12.2011


اصل خبر که وسعت فاجعه را از مردم پنهان می دارد چنین است :


هوای اصفهان در مرز بحران



در حالی که آخرین هفته پاییز، روز پایانی اش را سپری می کند و شب یلدا می رسد، هوای آلوده و دمای وارونه، تازه نفس تنگی هایش را شروع کرده است. این بار حرف از تهران نیست؛ هوای وراونه امان مردم اصفهان را بریده است.

عبرت نیوز:  شورای هماهنگی مدیریت بحران اصفهان اعلام کرده است تمام مراکز آموزشی این شهر و اطراف آن (زرین شهر، فولادشهر، مبارکه، شاهین شهر، خوراسگان، بهارستان، سگزی و نجف آباد و شهرستانهای برخوار ، خمینی شهر و فلاورجان) دو روز پایانی این هفته را تعطیل هستند و البته تمام مراکز اداری دولتی و خصوصی هم روز 5شنبه به تعطیلات می روند. درواقع نصف جهان، کلا تعطیل شده است.
بنا به اعلام ستاد مدیریت بحران فقط مراکز درمانی و برخی بانکها در این روز فعالیت می کنند. پیش بینی شده است شرایط ایستایی هوای اصفهان، تا دو سه روز ابتدایی هفته آینده هم ادامه داشته باشد. اکنون هوای اصفهان در وضعیت اضطرار قرار دارد. هرچند بر اساس پیش بینی هواشناسی، از بعداز ظهر روز جمعه بتدریج از غلظت آلاینده ها در شهر اصفهان کاسته می شود.
مدیرکل محیط زیست استان اصفهان دراین باره گفته است: "احتمال دارد آلودگی هوا در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه به شرایط اضطرار برسد. بیشترین میزان آلودگی برای روز چهارشنبه پیش‌بینی می‌شود، در آذرماه هفت روز شرایط هوای استان در وضعیت هشدار و اضطرار بوده است، در زمان اضطرار شاخص‌های سنجش هوا بین 100 تا 200 قرار دارند."
لاهیجان زاده پیش بینی کرده است این هوای آلوده در دیماه هم ادامه داشته باشد.
اما اعلام شده طرح ترافیکی زوج و فرد خودروها در تمام شهر اصفهان اجرا می شود. شهروندان اصفهانی خواسته شده از انجام ورزش در فضاهای باز تا زمان رفع کامل آلاینده های جوی خودداری کنند. همچنین اعلام شده بدلیل افزایش آلودگی هوا،نیروگاه ها از سوخت مازوت استفاده نکنند و تا اطلاع ثانویه شرکت گاز استان اصفهان نسبت به تامین گاز نیروگاه های شهید منتظری و اصفهان اقدام کند. شورای هماهنگی مدیریت بحران اصفهان البته صنایع را ملزم به تعطیل کردن فعالیت خود نرکده است. این درحالی است که رد چنین مواقعی، کارخانه های اطراف تهران تعطیل می شوند.

اصفهان، تهران را جا گذاشت

امسال وارونگی هوا در اصفهان بیشتر از دیگر شهرهای بزرگ و صنعتی ایران است. این در حالی است که همیشه تهران در صدر شهرهای آلوده ایران در آذر و دی ماه قرار می گرفت و بقیه شهرهادر پی اش بودند. اما امسال بارندگی های پاییزی در اصفهان از همه ایران کمتر بوده است؛ درحالی که پایتخت و بسیاری از مناطق ایران یکی از بی سابقه ترین برف های پاییزی را تجربه می کردند، اصفهانی ها چشن به راه باران و برف نشسته بودند. همین عاملی شده است که تا وارونگی هوا در نصف جهان، پیشتر شروع شده و با شدت بیشتر ادامه پیدا کند.
اما شدت آلودگی هوای اصفهان در حالی مانند تهران در پاییز و زمستان افزایش می یابد که این شهر به دلیل بهرمندی از زاینده رود، در سال های گذشته کمتر آلودگی هوا به خود دیده است؛ مگر در فصل های کم آب زنده رود. اما دو سه سالی می شود که زاینده رود 8-9 ماه از سال را بدون آب سپری می کند و به کویری بی آب و علف بدل می شود. همین خشکی زاینده رود، پایانی بر طراوت طبیعی شهر است. شرایط اقلیمی اصفهان و مکان جغرافیایی صنایع این شهر، باعث می شود بادهای شمال غربی، تمام آلاینده ها را در به سمت هسته مرکزی شهر ببرند.

۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

ده ها عکس دلخراش وده ها ویدئو از جنایات ارتش مصر


ده ها عکس دلخراش وده ها ویدئو از جنایات ارتش مصر
 

جرائم العسكر فى مصر - محتوى عنيف جدا


توضیح : کسانی که از پشت بام ها مردم را سنگسار می کنند نیروهای امنیتی و نظامی هستند

تصویری از ندا آقا سلطان مصر و محمد البوعزیزی تونس که دنیا را تکان داد

مصر

ایران- ندا آقا سلطان

تونس- محمد البوعزیزی


آیا تصاویر وحشتناک و ضد انسانی ضرب و شتم یک دختر جوان و بی دفاع در مصر موجبات سقوط نظامیان مصر را فراهم خواهد کرد ? آیا توهم اعتماد مردم به ارتش مصر با این شواهد فرو خواهد ریخت ?

رفقای آنارشیست مصر

کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی، مرد ! به امید آنکه خامنه ای هم هر چه زودتربمیرد


از شنیدن خبر مرگ کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی بسیار خوشحال شدم و امیدوارم سال 2011 یا 2012 با مرگ خامنه ای و سقوط بشار اسد , سال مرگ و سقوط دیکتاتورهای خاورمیانه نام بگیرد . 
هرگز در انتظار مرگ کسی نبودم بجز مرگ رهبران که انسانها را به کام مرگ فرو می برند و تصور می کنند که هرگز نخواهند مرد.
مرگ رهبر کره شمالی فرصت خوبی است که ما نیز به خامنه ای یادآوری کنیم که منتظر مرگش هستیم و ثانیه شماری می کنیم تا که شاید ایرانیان با مرگ طبیعی از شر خامنه ای خلاص شوند.

۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه

کشتار و ضرب و شتم وحشیانه مبارزین مصری همچنان ادامه دارد

ده ها عکس دلخراش وده ها ویدئو از جنایات ارتش مصر

برخورد بی شرمانه پلیس مصر با یک زن معترض - 4 عکس   




درگیریهای خیابانی بین مبارزین مصری و نیروهای امنیتی و سرکوبگردر مصر وارد روز سوم خود شد. 

 تصاویر پخش شده از تلویزیون‌ها نشان می‌دهد که صبح شنبه، هزاران معترض از یورش نیروهایی که لباس نیروهای ضد شورش در دست دارند به خیابان‌های اطراف میدان التحریر قاهره می‌گریزند. شماری از معترضان هم به که به دست این نیرو‌ها افتاده‌اند مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند تا جایی که برخی از آنها روی زمین افتادند.

تصاویر دیگری نیز شماری از سربازان را نشان دهد که خیمه‌های نصب شده توسط تحصن‌کنندگان را از جا می‌کنند یا آ‌نها را به آتش می‌کشند.


در جریان درگیری‌ها مردانی دیده شدند که بر بام ساختمان پارلمان مستقر شده‌اند و به سمت معترضان سنگ پرتاب می‌کنند.

درگیریها در مرکز قاهره، به خصوص در خیابانهای اطراف میدان تحریر متمرکز شده است.

پلیس طبق معمول برخورد وحشیانه ای با مبارزین مصری داشته است. از آغاز دور جدید اعتراضات در 3 روز گذشته تاکنون ۱۰ نفر کشته شده و صدها نفر زخمی شده اند.

از اولین ساعات یکشنبه صدها تن از معترضان میدان تحریر را تسخیر کرده اند.

 معترضان خواهان پایان هرچه سریعتر حکومت نظامین تحت رهبری ژنرال محمد حسین طنطاوی هستند که از فوریه گذشته و پس از کناره گیری حسنی مبارک در قدرت است.به گفته فعالان مصری این میدان همچون روزهای اعتراض علیه رژیم مبارک بوی باروت و خون گرفته است.در هر گوشه از میدان التحریر مجروحانی دیده می شوند و خون بر زمین جاری است.
معترضان می گویند ارتش در پی تثبیت خویش و ادامه سیاست های گذشته است. ظرف یکماه گذشته تا کنون بیش ازپنجاه و دو نفر در جریان اعتراضات جان خود را از دست داده اند و12000 نفر توسط دادگاه های نظامی پس از سقوط دولت مبارک محاکمه و زندانی شده اند.در یکماه گذشته صدها نفر بازداشت شده اند.

صدها معترض در هوای سرد زمستان در میدان تحریر قاهره اردو زده و مستقر شده بودند. کمی پیش از طلوع خورشید امروز یکشنبه سربازان ارتش از مکانهای استقرار خود در اطراف میدان بیرون آمدند و رویارویی آنها با معترضان شروع شد.

 برآورده نشدن خواستهای مردم و به قدرت رسیدن اسلام گرایان همراه با ارتش مبارک , مصر را تبدیل به کشوری کرده که تا مرز انفجار پیش می رود. در همین رابطه و همزمان با بالاگرفتن اخباری مبنی بر برخورد های غیر انسانی با مخالفان دولت مصر توسط پلیس این کشور، تظاهرکنندگان خشمگین با نیروهای امنیتی در قاهره درگیر شدند.  منابع  خبری از اصابت مواد محترقه به سر یک کودک خبرداده اند.
خبرهای تایید نشده دیگری نیزاز توزیع ساندویچ مسموم رایگان بین تظاهرکنندگان توسط فردی درجامه زنی روبنده دار حکایت می کنند که ظاهرا خشم معترضان دولت را برانگیخته است. برخی از شاهدان عینی هم ماجرای فوتبال بازی کردن جمعی از تظاهرکنندگان و افتادن توپ آنها به داخل حیاط ساختمان پارلمان و واکنش خشونت بار نگهبانان را عامل تشدید درگیری ها عنوان کرده اند. 

 گزارشگر صدای آمریکا می گوید افراد پلیس را دیده است  که علیه تظاهر کنندگانی که می خواستند بمنظور بیان درخواست های خود برای پایان حکومت نظامیان جمع شوند، از میله های فلزی استفاده می کردند. معترضین در برخی موارد برای حفاظت از خود سنگر بندی کردند.

پاینوشت: متن بالا جمع آوری خلاصه ای از بخشهای مهمی ازاخبار مربوط به مصر از سایتهای موجود و گوناگون فارسی زبان در چند روز گذشته می باشد
.

تنظیم مطلب: نظام جلالی 

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

گزارشی از تظاهرات ضد فاشیست 17/12/2011 در کلن



در راستای فراخوان تظاهرات روز شنبه 17/12/2011 ساعت 15.00 در کلن - مولهایم علیه فاشیسم ,راسیسم و سازمان امنیت داخلی  آلمان (نهاد حراست از قانون اساسی Verfassungsschutz) جمعیتی در حدود 500 نفر از جمله آنتی فاشیستها, آتانوم ها ,آنارشیستها و چپ ها در آن شرکت داشتند.این تظاهرات ازخیابان Keupstraße  

آغاز شد و به سمت اداره پلیس ادامه پیدا کرد.علت این تظاهرات و انتخاب این خیابان و سپس گردهمایی در مقابل اداره پلیس به دلیل اعتراض و افشاگری نسبت به انفجار بمب میخی است که در 9 یونی 2004 در این خیابان که مرکز مغازه های ترکی است باعث مجروح شدن 22 نفر گردید که 4 نفراز آنها به شدت مجروح شدند و یک مغازه سلمانی به طورکامل خراب شد و به بسیاری از مغازه ها و ماشین های پارک شده در خیابان خسارت وارد کرد و این بمب در مقابل آرایشگری بر ترک یک دوچرخه پارک شده قرار داشته است ولی پلیس در گزارش خودش نوشت که این انفجار کار گروه های مافیایی ترک و درگیری مابین آنها بوده است در حالی که با کشف یک هسته تروریستی فاشیستی به نام  ” ناسیونالیست‌‌های سوسیالیست زیرزمینی ”در نوامبر 2011 مشخص شد که این انفجار نیز کار آنها بوده است و هنوز مشخص نیست که این گروه چقدر بزرگ است و چه کسانی از آن حمایت می کنند و این تظاهرات در اعتراض به گزارش غلط پلیس و سازمان امنیت بوده است.

چند سال پیش هم یک زن و شوهرکه مغازه آفریقایی داشتند به ضرب گلوله در مفازه خود در نزدیکی اداره پست کلن کالک کشته شدند که آن را نیز به درگیری مابین گروه های مافیایی مربوط دانستند که به نظر من بعید نیست که این قتل تیز توسط فاشیستها صورت گرفته باشد.

 اداره فدرال امنیت داخلی آلمان در آخرین گزارش خود در تابستان ۲۰۱۱ نوشته بود: «در سال ۲۰۱۰ نیز ساختار تروریستی راست‌گرا در آلمان دیده نمی‌شود.»
در واقع سیاستمداران دست راستی آلمان , سازمان امنیت و پلیس از فاشیستها و نئونازیستهای آلمان به اشکالی حمایت کرده و یا ترور خارجیان را همواره کارمافیای ترک دانسته و عملا دست قاتلین نئونازیست را برای ترورهای دیگر اینگونه باز گذاشتند و خواستشان متلاشی کردن اینگونه گروه ها نبوده است چراکه همین دستگاه امنیتی دربرخورد با فراکسیون ارتش سرخ به شدت و با خشونت عمل کرد ولی در مقابل ترورهای جریانات راست نسبت به خارجی ها, چپ ها و آنارشیستها  بی توجه, ناتوان و بی عمل بوده است که جای پرسش و سئوال باقی گذاشته است که چرا ?

 از اواخر سال 90 نیروهای امنیتی میدانستند که نئوفاشیستها 40 کیلوگرم ماده منفجره تی ان تی را از انبار ارتش آلمان در شهر کالا در ایالت تورینگن (آلمان شرقی سابق) دزدیده اند و در اختیار دارند.  تعداد کشته شدگان توسط نئونازیستها (فاشیستهای آلمانی) در تظاهرات امروزحدود 180 نفر از سال 1991گفته شد.
در این تظاهرات
تعدادی از"جمعی از چپ های شهر کلن" نیز شرکت داشتند.

نظام جلالی 17.12.2011

۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

280 عکس از تظاهرات فاشیستهای آلمان در 10/12/2011 کلن و صد ها عکس از فاشیستها در دیگر شهرها


280 عکس (http://imgur.com/a/UvoLw/noscript ) که عمدتا از فاشیستهای آلمان - کلن در تاریخ 10/12/2011 است و چند عکس از ضد فاشیستها است که عکس آنها با نقاب گای فاکس
پوشانده شده است.


صدها عکس (http://lfa.blogsport.de/)
که عمدتا از فاشیستهای آلمان در شهر کلن 10/12/2011  , شهر رماگن 19/11/2011 , شهر هام 01/10/2011 , شهر هرتن 17/09/2011 , شهر دورتموند 03/09/2011 است و چند عکس از ضد فاشیستها است که عکس آنها با نقاب گای فاکس پوشانده شده است.

گزارشی از تظاهرات ضد فاشیست 10/12/2011 در کلن



امروز شنبه 10/12/2011 ساعت 10.00 صبح  نیروهای ضد فاشیست در مقابل اداره پست کلن-کالک تجمع کردند تا از تظاهرات فاشیستها در مسیر اعلام شده جلوگیری کنند.

پلیس تمامی خیابانهای منتهی به مسیرتظاهرات فاشیستها را مسدود کرده بود. پس از مدتی تعداد پلیس های اطراف ما بیشتر شد و هر لحظه احتمال آن می رفت که پلیس اطراف ما را ببندد و به همین علت شروع به پراکنده شدن در خیابانهای اطراف منتهی به مسیر تظاهرات فاشیستها کردیم و گروهی نیز تصمیم گرفتند که به قسمتی از شهر رفته و با قطار به سمت مسیر حرکت فاشیستها در ایستگاه قطار بروند و در وسط راه پیاده بشوند که به علت پراکنده شدن ما در دو قسمت شهر نمی شد که ارزیابی درستی از تعداد تخمینی تظاهرکنندگان فاشیست و ضد فاشیست و تعداد پلیس داشته باشیم و یا خبری از تعداد بازداشتی های احتمالی داشته باشیم . به علت پراکنده شدن ما هلی کوپتر پلیس تمام وقت بر بالای سر ما بود تا بتواند حرکت و جابجائی ما را کنترل کند . من و یک نفر دیگر از مسیری که پلیس بشدت کنترل می کرد توانستیم با کمی خرید در مسیر از وسط پلیس عبور کنیم ولی فاشیستها که قرار بود با قطار بیایند هنوز نرسیده بودند. پلیس حتی مسیر عبور اتوبوس را بسته بود و اتوبوسی نمی آمد که بتوانیم از آن استفاده کنیم.در هر خیابانی که منتهی به پیاده شدن فاشیستها از قطار بود آنتی فاشیستها تجمع کرده بودند. در خیابان روبروئی محل پیاده شدن مسافرین از قطار که ما تجمع کرده بودیم مردم محل از درون ساختمانهای خود از ما حمایت می کردند.یکی از آنها بلندگو موزیک حود را در پنجره گذاشت و دیگری بر روی پتوی سفید خود شعار ضد فاشیستی نوشت و از پنجره آویزان کرد و در طبقات بالاتر از درون پنجره شعار ضد فاشیستی می دادند و ما را از آمدن فاشیستها و مسیر حرکت آنها  آگاه کردند. در این تظاهرات پرچمهای گروهای مختلفی مانند آنارشیستها, آتانومها, گروه های ضد فاشیستی , حزب سبزهای آلمان,  حزب مائویستی از ترکیه, سازمان جوانان حزب چپ آلمان , حزب کمونیست آلمان , حزب تروتسکیست آلترناتیو سوسیالیستی و....دیده می شد.




فراخوان به تظاهرات ضد فاشیسم ,راسیسم و سازمان امنیت در روز شنبه 17/12/2011



برای روز شنبه 17/12/2011 ساعت 15.00 در کلن - مولهایم  فراخوان تظاهرات علیه فاشیسم ,راسیسم و سازمان امنیت داخلی  آلمان (نهاد حراست از قانون اساسی Verfassungsschutz)
داده شده است.
  
Antifaschistische Demonstration am 17. Dezember 2011, 15:00 Uhr in Köln-Mülheim


برای خواندن متن آلمانی فراخوان می توانید روی لینک زیر کلیک کنید.

17.12. Demo gegen Faschismus, Rassismus und Verfassungsschutz

۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

نامه های محمد نوری زاد اشاره به پیکر گندیده نظام و عریان کردن این واقعیت است



نامه های محمد نوری زاد اشاره به پیکر گندیده نظام و عریان کردن این واقعیت برای نظام و مردم است و چه نوری زاد با نامه هایش به خامنه ای بر گوشه هایی از این واقعیت نور افکن بیندازد و چه این کار را انجام ندهد اصل مسئله همچنان بر قوت خود باقی است و پیکر جمهوری اسلامی گندیده است و قابل درمان هم نیست.نوری زاد مانند یک پزشک و یا مانند یک دوست خیرخواه دارد به مریضی که مرگش حتمی است یادآوری می کند که در این فرصت باقی مانده لااقل بپذیرد که لاشه جمهوری اسلامی گندیده است و لااقل به خود دروغ نگویند و بپذیرند مرگ جمهوری اسلامی را تا شاید پذیرش آن برایشان کمتر دردناک باشد.شاه صدای مردم را شنید ولی دیر شنید ولی با این حال همین شنیدن باعث شد که به سرنوشت قذافی و صدام دچار نشود.خمینی جام زهر را سرکشید ولی دیر سر کشید
ولی همین نوشیدن باعث شد که دچار سرنوشت صدام و فذافی نشود و اینک خامنه ای یا باید مانند شاه و خمینی عمل کند یا اینکه منتظر سرنوشتی مانند صدام و قذافی باشد. اما به باور من خامنه ای و بشار اسد به سرنوشت قذافی و صدام دچار خواهند شد و هر دوی آنها به هم امید دارند و سرنوشت خود را به یکدیگر گره زده اند و تصور می کنند که دو نفر که در حال غرق شدن هستند می توانند همدیگر را نجات دهند.  پیکر نظام بشار اسد و خامنه ای گندیده است و در این حالت گندیدگی  به مغز و استخوانشان  نیز رسیده است و در حال غرق شدن هم هستند و کروبی و موسوی آخرین پزشکان و آخرین فرصت برای درمان این نظام گندیده بود و الان هم حكايت نرود ميخ آهني درسنگ  (  نامه های محمد نوری زاد به خامنه ای )
فیلم مونتاژی وزارت اطلاعات علیه محمد نوری زاد هیچ تغییری در اصل قضیه که گندیدگی پیکر نظام است ایجاد نخواهد کرد و واقعیت همچنان بر قوت خودش باقی است.

فراخوان به تظاهرات ضد فاشیسم ,راسیسم و سازمان امنیت در روز شنبه 17/12/2011




برای روز شنبه 17/12/2011 ساعت 15.00 در کلن - مولهایم  فراخوان تظاهرات علیه فاشیسم ,راسیسم و سازمان امنیت داخلی  آلمان (نهاد حراست از قانون اساسی Verfassungsschutz)
داده شده است.   
Antifaschistische Demonstration am 17. Dezember 2011, 15:00 Uhr in Köln-Mülheim


برای خواندن متن آلمانی فراخوان می توانید روی لینک زیر کلیک کنید.

17.12. Demo gegen Faschismus, Rassismus und Verfassungsschutz

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

سازماندهی تظاهرات ضد زندان 2011 - مقابل زندان کلن در آستانه سال جدید میلادی


 هرساله درشهرهای آلمان مصادف با آخرین روزسال وآغازسال نو تظاهراتهایی درمقابل زندانها انجام میشود و امسال نیز در شهر کلن ساعت 18.00 روز 31 دسامبر محل قرار برای رفتن در مقابل زندان است ( Kommt zur Silvesterdemo am 31.12.2011 nach Köln. Treffpunkt: 18.00 UHR Rektor-Klein-Str. ( Linie 5)  ) و به جای شادی و ترقه بازی در مرکز شهر به مقابل زندان می رویم و با زندانیان ابراز همدردی می کنیم که ما به یادتان هستیم و می دانیم که شما را از حق آزاد بودن محروم کرده اند و نمی توانید مانند دیگران به شادی بپردازید.
زندان ابزار سرکوب دولتها برای اعمال سلطه بر ملتها و به انقیاد در آوردن مردم جامعه است.
باید تلاش کنیم که به سهم خود از حق آزاد بودن و آزاد زندگی کردن هر موجود زنده ای دفاع کنیم و باز تاکید کنم که چه کسی از بین ما انسانها برای خود این حق را قائل می شود که یک موجود زنده دیگر را که می تواند یک حیوان یا یک انسان باشد را به بند و اسارت بکشد ?
زندانی سیاسی را به جرم اندیشه و عمل سیاسی اش  به بند کشیده و زندانیان اجتماعی را به جرم عمل اجتماعی اش که قوانین دولتها , آن را ناهنجای اجتماعی می نامند به بند می کشند.
وقتی به یک زندانی در زندان تجاوز می کنند برای من مهم نیست که به خاطر اندیشه اش در زندان است یا به خاطر عملی اجتماعی اش که از نظر قانون و دولت جرم محسوب می شود و  برای من فرق نمی کند که آیا به خاطر دزدی برای لقمه ای نان در زندان است یا حتی آدم کشته است و تجاوز در زندان را غیر انسانی می دانم حتی برای کسی که شاید خودش یک عمل غیر انسانی انجام داده است.
وقتی زندانی به نام کهریزک یا قرچک ورامین وجود دارد و اعمالی غیر انسانی بر علیه زندانیان انجام می دهند برای من فرقی نمی کند که فرد زندانی , سیاسی باشد یا نباشد.
وقتی به زندانیان در زندان تجاوز می کنند و حتی زنان زندانی بچه دار می شوند در اثر تجاوز در زندان , برای من فرق نمی کند که سیاسی است یا غیر سیاسی .
وقتی کودکان به همراه مادرانشان در زندان بسر می برند برای من چه فرقی می کند که آن کودک مادرش سیاسی است یا غیر سیاسی. وقتی من زندان را حق هیچ انسانی نمی دانم پس بین انسانها تبعیض قائل نمی شوم.

سئوالاتی از فعالین سیاسی مدافع وجود زندان در جامعه

سئوالاتی که فعالین سیاسی مدافع زندان بایستی در مقابل جامعه انسانی و افکار عمومی پاسخگو باشند از جمله آنکه : 
1-چرا فقط  فعالیت سیاسی نباید جرم محسوب شود و نمی بایست منتهی به اعدام و زندان گردد اما  جرائمی که عامل آن فقر جنسی , اقتصادی , فرهنگی و... است باید منتهی به زندان گردد ?
2- در فضای آزاد زندگی کردن حق حیوانات و انسانها است پس چرا حق آزاد ی را از انسانهایی که در زندان دولتها هستند و حق آزاد بودن را که از آنهاسلب می کنند , از آن دفاع می کنید ?
3- چرا زندانی که ابزار سرکوب دولتها بر علیه مردم و به انقیاد کشیدن جامعه می باشد را به رسمیت می شناسید?
4- آیا خون و زندگی فعالین سیاسی از سایر مردم غیر سیاسی رنگین تر و مهمتر است ?
5-آیا بهتر نیست که  به جای زندان از آلترناتیو شیوه های اجباری آموزش دانشگاهی برای مجرمین کم سواد و بررسی و حل مشکلات زندانیان و...استفاده کنند ?
6- چرا نباید سرنوشت انسانهایی که در زندان هستند و خانواده آنها برایتان مهم باشد?
7- آیا شما که سرنوشت انسانهایی که در زندان دولتها هستند برایتان مهم نیست چگونه می تواند سرنوشت حیوانات و محیط زیست برایتان مهم باشد ?
8- آیا نباید به حس مالکیت افراد سیاسی بر جان و مال و سرنوشت مردم پایان داد?
9- آیا نباید بر گفتار و رفتار افراد سیاسی برای  اینکه سلب آزاد بودن را از مردم با زندان می گیرند و حق خود می دانند پایان دهیم و بیش از این خود را وکیل و وصی مردم ندانند?
10- آیا نباید ازهر گونه اعمال خشونت فردی و جمعی و استفاده ازابزار سرکوب جمعی از جانب هر فردی بر علیه افراد و جامعه جلوگیری کرد?
11- آیا نباید تشکلهای داوطلبانه شهروندی بر مراکز موجود قدرت ( در صورت وجود دولت ) و بر عملکرد آنان نظارت داشته باشند?
12-آیا بهتر نیست از تمرکز قدرت در دستان سیاستمداران و دولتمندان جلوگیری نموده و در صورت وجود دولت,  قوه سه گانه را از هم مسقل نمود?
13- آیا بهتر نیست از همان ابتدا زمینه های عینی و عملی دخالت شهروندان را در قانون گذاری و اداره جامعه فراهم کنیم ?
14- کسانی که از اعدام و زندان دفاع می کنند آیا در جنایات صورت گرفته دولتمندان به نوعی شریک نیستند?
15- آیا دفاع فعالین سیاسی از نبود زندان برای خودشان به معنی آن نیست که صرفا به فکر منافع خود هستند و نسبت به مشکلات مردم در جامعه بی تفاوت هستند? آیا از نگاه الیت گرایانه آنان ناشی می شود و خود را تافته جدا بافته از مردم عادی جامعه می دانند?
16- آیا فعالین سیاسی نباید پاسخگو معضلات اجتماعی باشند و برای آن راه حل انسانی ارائه بدهند? آیا وجود زندان خود هم یک معضل اجتماعی و هم نشانی از وجود دیگر معضلات اجتماعی نیست ?
17- آیا حل معضل زندان با توجه به آسیبی که به جامعه می زند از وظایف فعالین سیاسی نیز نیست ?
18- چرا نسبت به وجود کودکان خردسال که همراه با مادرانشان در زندان بسر می برند بی تفاوت هستید?
19- چگونه تضمین می کنید که با زندانیان رفتار غیر انسانی صورت نگیرد?
20- چگونه تضمین می کنید که به زندانیان تجاوز نشود?
21- آیا بر تاثیرات مخرب و لطماتی که زندان بر افراد و پیکر جامعه وارد می کند آگاه هستید?
22- آیا زندانیان در زندان دچار بیماریهای جسمی و روحی نمی شوند ? آیا برای شما فرقی نمی کند و نسبت به آن بی تفاوت هستید ?
23- آیا زندان به معنی انتقام دولت از زندانی نیست?
24- برمبنای چه سنجشهائی می توان مجرم را عادلانه تنبیه کرد و چه کسی براستی از میان انسانها چنین صلاحیتی را دارد؟

نه قفس برای حیوانات و نه زندان برای انسانها, خواست آزادی همه زندانیان را فریاد کنیم

دلقک های بدون مرز برای کودکان زندانی در سودان برنامه اجرا کردند 
 افزایش تعداد مادران و کودکان زندانی در ایران 

غلامرضا بقایی : زندان و تأثیر آن بر رشد کودکان 

نظام جلالی 10/12/2011

گزارشی از تظاهرات ضد فاشیست 10/12/2011 در کلن





امروز شنبه 10/12/2011 ساعت 10.00 صبح  نیروهای ضد فاشیست در مقابل اداره پست کلن-کالک تجمع کردند تا از تظاهرات فاشیستها در مسیر اعلام شده جلوگیری کنند.

پلیس تمامی خیابانهای منتهی به مسیرتظاهرات فاشیستها را مسدود کرده بود. پس از مدتی تعداد پلیس های اطراف ما بیشتر شد و هر لحظه احتمال آن می رفت که پلیس اطراف ما را ببندد و به همین علت شروع به پراکنده شدن در خیابانهای اطراف منتهی به مسیر تظاهرات فاشیستها کردیم و گروهی نیز تصمیم گرفتند که به قسمتی از شهر رفته و با قطار به سمت مسیر حرکت فاشیستها در ایستگاه قطار بروند و در وسط راه پیاده بشوند که به علت پراکنده شدن ما در دو قسمت شهر نمی شد که ارزیابی درستی از تعداد تخمینی تظاهرکنندگان فاشیست و ضد فاشیست و تعداد پلیس داشته باشیم و یا خبری از تعداد بازداشتی های احتمالی داشته باشیم . به علت پراکنده شدن ما هلی کوپتر پلیس تمام وقت بر بالای سر ما بود تا بتواند حرکت و جابجائی ما را کنترل کند . من و یک نفر دیگر از مسیری که پلیس بشدت کنترل می کرد توانستیم با کمی خرید در مسیر از وسط پلیس عبور کنیم ولی فاشیستها که قرار بود با قطار بیایند هنوز نرسیده بودند. پلیس حتی مسیر عبور اتوبوس را بسته بود و اتوبوسی نمی آمد که بتوانیم از آن استفاده کنیم.در هر خیابانی که منتهی به پیاده شدن فاشیستها از قطار بود آنتی فاشیستها تجمع کرده بودند. در خیابان روبروئی محل پیاده شدن مسافرین از قطار که ما تجمع کرده بودیم مردم محل از درون ساختمانهای خود از ما حمایت می کردند.یکی از آنها بلندگو موزیک حود را در پنجره گذاشت و دیگری بر روی پتوی سفید خود شعار ضد فاشیستی نوشت و از پنجره آویزان کرد و در طبقات بالاتر از درون پنجره شعار ضد فاشیستی می دادند و ما را از آمدن فاشیستها و مسیر حرکت آنها  آگاه کردند. در این تظاهرات پرچمهای گروهای مختلفی مانند آنارشیستها, آتانومها, گروه های ضد فاشیستی , حزب سبزهای آلمان,  حزب مائویستی از ترکیه, سازمان جوانان حزب چپ آلمان , حزب کمونیست آلمان , حزب تروتسکیست آلترناتیو سوسیالیستی و....دیده می شد.

۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

حضور علی اکبر صالحی در کنفرانس بن دوم و بی عملی اپوزیسیون


روز دوشنبه در کنفرانس بُن دوم  حدود یک هزار نماینده از ۸۵ کشور جهان همراه ۱۵ سازمان بین‌المللی با حضور در ساختمان پیشین مجلس آلمان در شهر بن، به بررسی آینده افغانستان پس از خروج کامل نیروهای بین‌المللی پرداختند . گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان روز یکشنبه در حاشیه نشست دوم بن برای بررسی آینده افغانستان با علی اکبر صالحی دیدار کرد. وزارت خارجه آلمان می گوید که علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران ضمن "ابراز تاسف عمیق" نسبت به حادثه یورش به سفارت بریتانیا در تهران گفته است که دولت ایران حداکثر تلاش خود را برای جلوگیری از حوادث مشابه به کار خواهد بست .بر اساس بیانیه وزارت خارجه آلمان، آقای وستروله نیز در این دیدار تاکید کرده است که "حمله به هر یک از سفارت‌های اروپایی، به عنوان حمله به "تمام نمایندگی‌های کشورهای عضو اتحادیه اروپا تعبیر می‌شود."

 وزیران امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و سوئد روز دوشنبه در حاشیه کنفرانس بین المللی افغانستان در بن، در باره مسائل مورد علاقه دو طرف گفت و گو و تبادل نظر کردند.

"به گزارش ایرنا، در این دیدار علی اکبر صالحی و کارل بیلد آخرین اوضاع و آینده مساله فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران بویژه پس از گزارش دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی را بررسی کرده و ضمن بیان نقطه نظرات خود بر ضرورت تداوم گفت وگوها و همکاری ها در آینده تاکید کردند.
بیلد در این ملاقات با تاکید بر علاقه سوئد به حفظ و تداوم روابط دوجانبه، در باره واقعه سفارت انگلیس در تهران ابراز نگرانی کرد.
صالحی نیز با اشاره به اینکه این اقدام، قابل پیش بینی نبود با اشاره به حملاتی که در گذشته به سفارتخانه های ایران در اروپا صورت گرفته است، گفت: بدون ارتباط دادن این مسائل به هم، تلاش می کنیم از این گونه وقایع جلوگیری کنیم."

روز 2شنبه در نزدیکی کنفرانس بن دوم 2 جمع کوچک اعتراضی بر علیه بن دوم وجود داشت که یکی مربوط به ملی ,مذهبی های هزاره ها بود و دیگری مربوط به جمعی از روشنفکران , چپ ها و کمونیستهای افغان بود که 2 نفر آلمانی و چند نفری هم از حزب کمونیست کارگری و با توجه به 3 فراخوان مربوط به حزب  از  اکس مسلم      کميته بين المللي عليه سنگسار  تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران- آلمان 
در آن شرکت داشتند.

به گزارش خبرنگار راه نجات از بن، حزب چپ آلمان، گروه افغانستان نوین , مهاجرین افغان و کمونیستهای آلمان تظاهرات بر ضد کنفرانس افغانستان در بن را در این شهر آلمان در روز شنبه سوم دسامبر راه‌اندازی کرده بودند. 

به گزارش رادیو دویچه وله 5000 نفر در تظاهرات روز شنبه شرکت کردند .


حضور علی اکبر صالحی در کنفرانس بن دوم بهترین فرصت برای برگزاری تظاهرات اعتراضی بر علیه جمهوری اسلامی بود که متاسفانه شاهد بی عملی اپوزیسیون بودیم .
در این کنفرانس جمهوری اسلامی تلاش کرد تا از فرصت پیش آمده استفاده کند و حمله عوامل رژیم به سفارت انگلیس در تهران را ماست مالی کند و به اروپا اطمینان دهد که چنین حرکتی دیگر تکرار نخواهد شد.
نیروهای پلیس حاضر در روز حمله به سفارت کاملا نظاره گر بوده‌اند و از گاز فلفل و گاز اشک آور و باتوم ( که به راحتی در اختیار نیروهای سرکوب قرار دارد ) برای متفرق کردن بسیجیان استفاده نکرده اند و همین امر نشان می‌دهد که مقامات جمهوری اسلامی در جریان این حمله قرار داشته‌اند و این حرکت در راستای اقدامات مجلس ایران در مورد رابطه با انگلیس صورت گرفته است.

علی اکبر صالحی تلاش کرد که حمله به سفارت انگلیس توسط بسیجی ها و عوامل امنیتی لباس شخصی را با اعتراضات صورت گرفته در مورد سفارت های ایران در خارج از کشور که توسط خود ایرانی ها صورت می گیرد را با هم مقایسه کند حال آنکه در ایران بسیجی ها و عوامل رژیم مستقیما به دستور حاکمیت به سفارت انگلیس حمله کردند و هدفشان تخریب سفارت , ایجاد ترس در بین کارمندان سفارت و به نوعی تهدید غرب بود که هر زمانی می تواند تاریخ مانند اشغال سفارت آمریکا تکرار شود .

تظاهرات یادبود 16 آذر 1351


آکسیون 10 دسامبر در کلن


در روز جهانی حقوق بشر

رضا شهابی علی نجاتی
برای نجات جان
علی نجاتی عضو هیئت مدیرۀ سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
و رضا شهابی عضو هیئت مدیرۀ سندیکای کارگران
شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

که در سیاهچال های رژیم جمهوری اسلامی در خطر مرگ قرار دارند
گرد هم می آییم.

شنبه 10 دسامبر 2011 - ساعت 14.30
کلن- مقابل ورودی اصلی
ایستگاه راه آهن مرکزی، (سمت دُم)

کانون همبستگی با کارگران در ایران – ایالت نورد راین وستفالن